کوه مشکلات در برابرم خود نمایی می کرد
آینده را می دیدم و قلبم شماره عجیبی می گرفت
از من پرسید : چی شده ؟
گفتم : همه چی !!
او از دلم با خبر بود و همه را برایم بازگو کرد و من سرم را به معنی تأئید تکان دادم ، لحظه ای سکوت
نفهمیدم تو دلش چی می گفت چون حواسم بهش نبود
از خودم بیرون زدم و تو چشاش خیره شدم و گفتم :
منو دریاب !
 یه نگاهی بهم کرد و گفت : چی ؟!!! این چه حرفیه ؟؟؟ داری ...ـی بازی در میاری بازم ؟
گفتم دیگه اینو نگی ! این چه حرفیه می زنی ؟؟!
سکوت کرد . سرم رو پائین انداخته بودم و به تکه شاخه درختی که در دستم بود و در حالی که آن را در بین انگشتام می شکستم 
با خود گفتم : این حقیقتی است بسی تلخ امادرآن سوی پرده شربتی است گوارا . چی بهش بگم که نگه....
که گفت :( طوری که تمام حرفهای درونم را شنیده باشد و از آنجایی که عمری هم دلم بود و مرا کاملا می شناخت از عمق وجودم شنید که با خود چه گفتم ) . بر خلاف همیشه که مخالفت می کرد ، گفت : برو اول فکر کردم که می خواد اذیتم کنه . اما کمی فکر کردم و فهمیدم که او شرایط روحی منو خوب درک کرده و از همه چیز با خبره و امکان نداره که بخواد اذیتم کنه
بنابراین انجام دادم چون از عمق دلش با خبر بودم فهمیدم که از سر دلسوزی قبول کرد و هیچ نگفتم .
 وقتی خود را در آغوشش انداختم ، بغضم شکفت و می خواستم هق هق کنان گریه کنم ولی جاش نبود ترسیدم بهم بخنده یا که دلداریم بده ولی بیشتراز همه ترسیدم که همصدای من بشه و اون هم ... که در این صورت داغش رو تازه کرده بودم
می دونستم اون هم الان همین احساس رو داره و واقعا داشت و اون هم خودش رو کنترل کرد
عزم خود را جذم کردم که جلوی بغض را بگیرم و قورتش بدم در این کار موفق شدم . اما راضی نبودم
لحظاتی بعد : هر دو شاد... دست از پا نمی شناختیم . دنیا از سویی دیگر نگاهمان می کرد و به ما می خندید
باد با نسیم ملایمش صورتم را نوازش می کرد
انگار فرشته ای آمده بود که مرا از روی زمین در آغوش کشیده بود و در آنسوی کوه بر زمین نهاده بود و همان کوه بود که منو از نوازش باد بی بهره می کرد تا مسیری همراهیش کردم ولی نمی تونستم فکرش رو نکنم در حال پرسه زدن بودم که یاد چیزی افتادم
که باید همون لحظه می داشتم ، بدست آوردنش زیاد سخت نبود و خیلی راحت هم نبود بالاخره...  اما باز هم نتونستم از اون چشم پوشی کنم ... رفتم سراغش و به اون هم سهمی دادم و از اون خداحافظی کردم و ...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد